عشایری که مردانه الفبای زندگی را مشق میکنند
در زمانی که زندگی شهری چهره خوش خود را رو کرده هنوز عشایری هستند که با وجود تجربه زندگی یکجانشینی به دور از زن و فرزند مردانه و تنها الفبای شبانی را به سختی مشق میکنند تا لقمه نانی را سر سفره خانواده ببرند.
به گزارش نصرآبادنیوز از فارس از اصفهان، کوه پشت کوه، بیابان پشت بیابان، خشک و بیآب و علف هوای نه چندان سرد و تابش دلچسب نور خورشید و آسمان آبی، هرچه میروی ردی از چوپان و شبان و گله گوسفند دیده نمیشود، خبری از چادر عشایر و هیاهوی بچهگانه هم نیست، اینجا چیزی جز سکوت نیست!
میگویند فروردین و اردیبهشت که میشود کمکم عشایرهای نصرآبادی به فکر کوچ به سمت مناطق سردسیر همچون همگین، نقنه، بروجن و آن اطراف و هر جایی که بتوانند مرتعی برای گله خود بیابند، میافتند.
عشایر نصرآباد گلههای میش و بُز خود را در اوایل پاییز به سمت نصرآباد میآوردند و در بیابانهای اطراف شهر مثل بّندا (بندآب یا بندها) کوه محمد نوجوان و اطراف امامزاده شاه سید علیاکبر مستقر میکنند و وقتی هوا گرم میشود و مراتع سرسبز و خوش آب و هوا میشود به آن مناطق کوچ میکنند اما اکنون با سرد شدن هوا و زمستان عشایر عرب جرقویه به سمت کوههای اطراف این منطقه راهی شدهاند.
نصرآباد جرقویه شهری در بخش مرکزی جرقویه سفلی است که در جنوب شرقی شهر اصفهان قرار دارد. این شهر در 70 کیلومتری اصفهان در جنوب رشته کوه کلاه قاضی واقع شده است و طبق سرشماری 1390 حدود 6 هزار و 176 نفر سکنه دارد. اهالی آن به دو دسته اهالی بومی و عشایر تقسیم میشوند که اکثریت جمعیت عشایر هستند.
شاید نزدیک به یک چهارم مردم نصرآباد هنوز عشایرند و با اینکه هر ساله جمعیت عشایری کاهش مییابد و بسیاری از عشایران گوسفندان خود را فروخته و ساکن میشوند اما هنوز هم عشایران زیادی در نصر آباد وجود دارند.
مردم نصرآباد زندگی متفاوتی دارند؛ گروهی سخت عشایرند به نحوی که حتی فرزندان خود را از تحصیل منع میکنند و به چوپانی میفرستند، گروهی در زمان قدیم عشایر بودهاند و به دلیل مشکلات دیگر به کوچ نمیروند و ساکن شدهاند.
گروه سوم افرادی هستند که اصلاً کوچ نکردهاند که این مورد شامل تاجیکهای شهر و کمی از عربها میشود اما زندگی عشایری اینجا کمی فرق دارد، اینجا سیاهچادری از عشایر نیست و آغل گوسفندان و بُزها به صورت دستساز با سنگهای اطراف کوه درست شده است و محل ریختن علوفهها از ضایعات لاستیک خودروها درست شده است، در کنار آغلها اتاقکی برای استراحت شبان و اتاقکی برای انبار علوفه وجود دارد، اینجا عشایر کنار هم و با هم نیستند و فاصله بین حریمها قاعدتا بین یک تا دو کیلومتر است.
اسماعیل 12 ساله پسر حسنآقا گلهدار است، سه خواهر و سه برادر بزرگتر از خود دارد، دیگر خواهر و برادرانش مشغول درس خواندن و در کنار مادر در نصرآباد هستند و وی تا ششم درس خوانده و امسال ترک تحصیل کرده است، خودش میگوید: علاقه چندانی به درس نداشتم و دوست داشتم در کنار پدر به گلهداری مشغول باشم.
اسماعیل تنها مونس شبها و روزها پدر است و صبحها از ساعت هفت صبح تا 6 عصر گوسفندان را به چرا میبرد.
با همان لهجه محلی خود میگوید: در مدتی که اینجا هستم کمی دلم برای مادرم تنگ میشود اما پدرم در کنارم هست و برایم غذا درست میکند.
آش سیب و برنج غذای مورد علاقه اسماعیل است که پدر در این بیابان برای او درست میکند.
اسماعیل پسر ساده و کمی خجالتی است و میگوید: من از تنهایی ترسی ندارم و اینجا امن است.
پدر اسماعیل کنار او ایستاده است و میگوید: متولد سال 55 هستم اما واقعا به ظاهرش نمیخورد، زحمت روزگار چهرهاش را بیش از سن واقعی نشان میدهد.
وی میگوید که 300 بز دارد و به دلیل اینکه اطراف این کوهها علفی برای چرای دام نیست به سمت کوهای بروجن میرفته است اما چون زمین از خود نداشته، راهش ندادهاند.
این مرد عشایر در مورد فروش دام خود گفت: بزهای ما یا نمیخرند و یا به قیمت بسیار ارزان میخرند مثلا به قیمت 100 هزار تومان میخرند و این در حالی است که سالی 50 بز آماده فروش داریم که ارزش هر کدام از آنها حدود 300 الی 400 هزار تومان است.
* زندگی مردانه عشایر جرقویه برای لقمه نانی سرسفره
بسیاری از عشایران نصرآبادی چون از زمانهای قدیم به جاهای خاصی کوچ میکردهاند هماکنون نیز برای ورود به مراتعشان مجوز دارند و میتوانند به آنجا کوچ کنند، اما در کل زندگی عشایر زندگی سختی است، عشایر بعضی اوقات با مشکلاتی مثل حمله گرگ و کفتار و دال (پرنده گوشتخوار)، سیل و گمشدن مواجه میشوند اما روزگار را در کنار گله خود میگذرانند.
زندگی عشایری در منطقه جرقویه مردانه است به نحوی که هیچ زنی دنبال مرد خود به کوچ نمیآید و این مردان عشایر هستند که پس از یک دوره 10 روزه به همسر و فرزندانشان سر میزنند.
زنان عشایر جرقویه فقط فروردین و اردیبهشت ماه به کوچ میروند که آن هم برای تهیه لبنیات دام است که با گله همراه میشوند، در غیر این صورت در نصرآباد میمانند.
زندگی دوگانه کوچنشینی و یکجانشینی عشایر جرقویه سبب شده است که بعضی عشایر با ماشینهای خاور یا نیسان گوسفندان را بار زده و به مرتع ببرند و بعضی دیگر هم به صورت پیاده میچرانند و به مرتع میبرند که همین حدود دو یا سه روز طول میکشد و خود این کار هم مشکل است. چند روز پیاده پیمودن راه و عبور دادن گله از جادهها و کوهها از دیگر مشکلات بین راه است که میتوان اشاره کرد که همه این کارها را مردان عشایر انجام میدهند.
* چوپانی که تحصیل را رها کرد و گلهدار شد
حبیبالله 25ساله، چوپانی است که به همراه گلهای که متعلق به خود و دو برادر و پدرش است به چرا آمده است، صورتش آفتاب خورده و کمی به قرمز میزند.
این چوپان جوان که علاقهای به کار چوپانی ندارد، عنوان میکند که از دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه پیامنور شهرضا بوده است و تا حدود 60 واحد را هم گذرانده است اما درس را رها و برای گذران امورات زندگی به بیابان کشیده شده است.
حبیبالله یک پسر یک ساله دارد اما میگوید که برای کسب درآمد باید دور از زن و بچهاش باشد، محل چوپانی آن سمت کوههای دو شاخ جرقویه است و روزانه باید حدود هزار راس گوسفند و بز را هدایت کند، از وضعیت معیشتی خود گلهمند است و میگوید کسی گوسفندان آنان را نمیخرد چنان که سالی 400 تا زایش دام دارند اما فروش کمی دارند از طرفی علوفه هم ندارند و جو کمیاب است و فقط وقتی در منطقه بارندگی بشود علف سبز و مشکل کمتر میشود.
وی شبها در اتاقی که با بلوک ساخته شده کنار دام خود میخوابد اما میگوید وسایل گرمایشی نداریم و نفت را بشکهای میخریم و باید خودمان هم برویم بیاوریم.
* 102 منبع آب در راه عشایر جرقویه وجود دارد
در مسیر عبور عشایر جادههای خاکی به چشم میخورد که هر ساله از طرف امور عشایر تیغزنی میشود تا عشایر محل عبور راحتی برای رفت و آمد داشته باشند. 330 کیلومتر از جادههای اصلی عشایر جرقویه علیا و سفلی هر ساله توسط اداره امور عشایر تیغزنی میشود.
102 منبع آب در بین راه چندین کیلومتری عشایر وجود دارد که به وسیله تانکرهای آبرسانی هر از چندگاهی پر میشود که محل تامین آب شرب عشایر و دام آنها است. برخی از این مخزنهای آبی رو باز و برخی سرپوشیده است که محلهایی برای استفاده چوپانان در کنار آن مشخص شده است.
خشکی محل بیابانهای اطراف حاکی از بارش کم به مراتع است و چوپانان نیز بر بی آب و علف بودن این منطقه اذعان دارند.
اکنون فصل قشلاق عشایر است و خانوادههای عشایر منطقه جرقویه در فصل در شهرهای نصرآباد، محمدآباد و روستاهای رامشه و حسینآباد ساکن و دامهای آنها در مراتع بخشهای جرقویه سفلی و جرقویه علیا مستقر هستند.
* عشایری که از خاک خود رانده شدند/ 20 سال بلاتکلیفی عشایر جرقویه
بخشی از عشایر جرقویه حدود 20 سال پیش در محل کوه کلاهقاضی سکنی داشتند؛ سال 73 بود که بیش از 73 خانوار عشایر جرقویه از این مراتع کلاهقاضی اصفهان و به دلیل ایجاد پارک ملی از آن محل رانده شدند و قرار بر این بود که محیط زیست جای زمینهای گرفته این عشایر را به آنها برگرداند اما بعد از گذشت بیش از 20 سال هنوز حمایتی صورت نگرفته است.
بهمن احمدیان رئیس اداره امور عشایر بخش جرقویه میگوید: از همان سال 73 عشایر به دنبال گرفتن حق چرای از دست رفتهشان بودند و قرار بر این شد که زمینهای منطقه رحیمآباد در اختیار این عشایر رانده شده قرار داده شود،اما چاهها در این زمینها به آب نرسید و چند حلقه چاه هم با خشکسالی، کم آب و خشک شد.
*محیط زیست کلاه خود را قاضی کند/ بدهی 3میلیاردی محیط زیست به عشایر
وی عشایر عرب جرقویه را 324 خانوار دامدار دارای 350 هزار هکتار مرتع در دو بخش جرقویه سفلی و علیا دانست و گفت: حدود چهار سال پیش دادگستری استان، اداره حفاظت محیط زیست را ملزم به پرداخت 1.5 میلیارد تومان خسارت بابت حق عرفیت عشایر ذکر شده در کلاه قاضی کرد که این رقم در حال حاضر بیش از 3 میلیارد تومان کارشناسی شده، هر چند تاکنون به این حکم قانونی عمل نشده است.
رئیس اداره امور عشایر بخش جرقویه اذعان دارد، هر چند با ادارات زیادی در استان جلسات متعدد برگزار شده است اما هنوز این افراد در روستاها و شهرهای این بخش پراکنده شدهاند.
گفته میشود، عشایر عرب جرقویه نه مرتعی دارند و نه مکانی برای چرای دام و در اطراف محمدآباد و نصرآباد جرقویه آواره هستند و این عشایر چنین عنوان کردهاند که اگر حق چرا پرداخت نشود، دوباره به مراتع باز میگردند.
نکته اینجاست که چرا عشایری که از قدیم پروانه چرا داشتهاند سازمان حفاظت محیط زیست باید برای امرار و معاش پول یا زمین به آنها واگذار کند در حالی که کوه کلاهقاضی از نظر داشتن حیوانات وحشی و تنوع گیاهان مرتعی برای عشایر اهمیت دارد.
به گزارش فارس، مشکلات عدیده شیوه سنتی زندگی عشایری با ارائه کلیات طرح پیشنهادی احداث مجتمع دامپروری و ساماندهی عشایر در 204 هکتار از اراضی محور نصرآباد – شهرضا که علاوه بر دامپروری، مجموعههای اداری، خدمات رفاهی، فروشگاهی و پایگاه تفریحی گردشگری را شامل میشود و امکان ایجاد اشتغال برای یکهزار خانواده عشایر را فراهم میکند، مطرح شده است اما علاوه بر مشکلات نامبرده بخشی از مشکلات و نیازهای عشایر جرقویه از جمله لزوم حمایت و توسعه فعالیتهای فرهنگی، کمک به احداث خانه عالم، راهاندازی پایگاههای بسیج عشایری در منطقه، ضرورت حضور جمعیت هلالاحمر و امداد و نجات در فصل قشلاق، تأمین اعتبار برای تهیه علوفه و جو برای دامهای عشایر با توجه به خشکسالیهای پی در پی، مرغوبیت محصولات و صنایع دستی عشایر و لزوم بازاریابی در این زمینه، ترویج جاذبههای گردشگری زندگی عشایری، لزوم پیگیری پرداخت حق و حقوق عشایر رانده شده از مراتع کلاه قاضی، پیگیری پرداخت خسارت خشکسالی و کمک معیشت به عشایر، ضرورت ممانعت از فعالیتهای معدنی در مراتع با توجه به مشکلاتی که برای عشایر در پی دارد، بخش دیگری از مشکلات عشایر منطقه جرقویه است که باید توسط مسئولان پیگیری شود.
پایگاه اطلاع رسانی شهرنصرآبادجرقویه سفلی - نصرآبادنیوز
توجه: انتشار باذکر منبع مجاز است
.